از کدام لشگر بودند؟

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

شهید آوینی: مکه برای شما،فکه برای من بالی نمی خواهم باهمین پوتین های کهنه هم میتوانم به بهشت بروم.

روحم شاد شد از دیدن این چهره ها آسمانی. سلام خدا بر شهیدان راه حق سلام خدا بر آن بندگان صالح سلام خدا بر آن کسانی که مصداقی زیبا از این حدیث قدسی عشق اند که : من عشقته قتلته من قتلته ... سلام خدا بر او، که به تعریف خود، به آن کسان پیوست که به معرفت و کمال رسیده بودند.

شهید نیکچه فراهانی را اسمش را فقط شنیده بودم ولی شهید مجید رمضان که فرمانده ستاد لشگر27 محمدرسول الله ص بود از نزدیک می شناختم ولی نه زیاد. در همان یکی دوباری که دیده بودمش بسیار متواضع و سنگین و باوقار و نیز ساکت و آرام بود. حتی وقتی برخی مشکلات را باوی درمیان میگذاشتم احساس میکردم مشکلات واحد ما را در پیشبرد عملیات بهتر از دیگر بچه های ستاد درک می کند. من با برادران دیگری هم که در ستاد لشگر بودند و بعضا حتی شهید شدند نیز در باره مشکلات موجود صحبت و بعضا هم اختلاف پیدا میکردیم و حتی دعوی و بگو مگو و جدل و بحثمان می شد اما شهید رمضان یک درک بالایی از برخی معضلات و کمبودهای ما داشت و مشکلات را می فهمید اما دعوت به صبر و تحمل می کرد و هیچگاه بصورت تکلیفی و امری با ما برخورد نداشت هر چند فرمانده ستاد لشگر یا محور عملیاتی بود. تلاش های وی در عملیات والفجر 8 و فتح فاو بسیار قابل تقدیر و بیاد ماندنی بود. وی سرانجام در عملیات کربلای 5 در زمستان سال 65 جام شهادت را سر کشید و به رفیق اعلا پیوست.

سلام و رحمت خدا بر شهدا